قانون گذار در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در راستایی اهداف قضازدایی و اجتناب از آثار سوء ورود افراد به داگستری (جرم شناسی واکنش اجتماعی )اقدام به ایجاد نهادهای نموده است که از جمله آن می توان به اختیار قرار تعلیق تعقیب و بایگانی پرونده در مواد 80 و 81 قانون آیین دادرسی کیفری اشاره کرد.این قرار ها از نظر شکلی و ماهوی محل بحث بسیار بوده که در حای خود در مورد آنها بیشتر توضیح خواهیم داد.
یکی از اقداماتی که در طول فرایند دادرسی کیفری مقامات قضایی می توانند انجام دهند صدور قرار تامین خواسته می باشد ؛حال سوال اصلی این است که در صورتی که شخص ثالثی نسبت به تامبن خواسته معترض باشد کدام مرجع صالح به رسیدگی می باشد ؟دادگاه حقوقی یا کیفری ؟قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 در این خصوص مقرره ای ندارد اما آنچه از قواعد و اصول حقوقی می توان استباط کرد این است که با توجه به استثنایی بودن صلاحیت محاکم کیفری در رسیدگی به دعوای خصوصی صلاحیت محاکم حقوقی به واقع نزدیک تر می باشد .این مساله عینا در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در ماده 111 تصریح شده است به این نحوه که دادگاه حقوقی را صالح به رسیدگی دانسته است،این مقرره مطابق با مقررات دادرسی می باشد .
ذکر این نکته نیز ضروری است که در خصوص توقیف و احتمالا حکم به ضبط و مصادره اموال در قانون مبارزه با مواد مخدر ،می توان در تمام مراحل دادرسی اعمم از مرحله دادسرا(تحقیقات مقدماتی )یا دادگاه (دادرسی )و حتی بعد از قطعیت و اجرای حکم اعتراض کرد که در این خصوص دادگاه انقلاب خود صالح به رسیدگی خواهد بود.
در تاریخ 7/7 93 مجلس شورای اسلامی با وصول طرحی که به امضا 32 نفر از نمایندگان مجلس رسیده بوده با عنوان (الحاق یک ماده به قانون مجازات اسلامی )ماده 642 مکرر قانون مجازات اسلامی اعمالی مانند نگه دادری ،گرداندن ،بازی کردن و همچنین مورد معامله قرار دادن و نشر و ترویج حیواناتی از قبیل سگ و میمون راجرم انگاری کرده است که مجازات این عمل علاوه بر ضبط حیوان جزای نقدی از ده تا یک صد میلیون ریال یا شلاق تا 74 ضربه خواهد بود .
فهرست حیوان های ممنوعه طی آیین نامه ای اعلام خواهد شد .
این ماده دارای 4 تبصره می باشد .
در مقدمه این طرح سگ کردانی و نگه داری از آن به عنوان یک معضل اجتماعی بیان شده و همچنین نوعی تقلید کورکورانه از فرهنگ مبتذل غربی می باشد.
از جمله تقسیم بندی های که در حقوق کیفری مطرح است تقسیم قوانین و قواعد به قواعد شکلی و ماهوی می باشد،این تقسیم بندی دارای آثار زیادی در حقوق می باشد از حمله اعمال ماده 10 ق م ا و موارد دیگری ،اما مطلبی که حائز اهمیت می باشد این است که ملاک تشخیص چه می باشد به این معنا که آیا صرف بیان یک مقرره در قانون مجازات ماهوی محسوب می گردد یا نه ملاک دیگری می توان بیان داشت به عنوان نمونه باید بیان داشت که قانون گذار بحث ادله اثبات را در قانون آیین دادرسی کیفری مطرح کرده بود و اکنون در قانون مجازات اسلامی ،حال سوال این است که ادله اثبات قاعده ماهوی است یا شکلی ؟برای تشخیص چه معیاری می توان ارائه داد؟آنچه مسلم این است که صرف بیان در قانون نمی تواند ملاک باشد پس چه ملاکی می توان ارائه داد؟
در قانون ا د ک جدید قانون گذار ضمن تعریف دقیق تری از ضابطین احراز عنوان ضابط بودن را منوط بر فراگیری و مهارت های لازم و آموزش زیر نظر مرجع قضایی مربوطه دانسته است ماده 30 ق ا د ک .در قانون جدید برای ضابطین تکالیفی مقرر داشته است از جمله :تکلیف به پذیرش شکایت همه در همه زمان ماده 37 مطلع کردن متهم نسبت به حقوق مقرر در قانون م 52 و تکالیف دیگری از این قبیل که قانون گذار در این قانون ضمن ضابطه مند کردن اقدامات ضابطین تکالیف معینی برای آن برقرار کرده است .گرچه قانون گذار این مساله را بطور دقیق بیان داشته است ،اما اجرای ان منوط به آموزش لازم است که امید در آینده مقررات اجرای آن را فراهم کند.
قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در کنار عفو عمومی و عفو خصوصی موضوع مواد 96 تا 98 قانون مجازات اسلامی در ماده 39 قانون مجازات اسلامی نهاد جدیدی تحت عنوان عفو قضایی پیش بینی کرده است به این معنا که علاوه بر قانونگذار و رهبری به قضات نیز دربرخی از جرایم (جرایم درجه 7 و 8 ) با احراز برخی شرایط اجازه داده است که از مجازات کردن مرتکب صرف نظر نماید .این عفو از حیث مبانی و چالش های فرارو محل بحث های فراوانی می باشد .
باز این چه شورش است مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده
آتش به کام و زلف پریشان و سرخ روی
این آفتاب از افقی دیگر آمده
چون روز روشن است که قصدش مصاف نیست
این شاه کم سپاه که بی لشکر آمده
یاران نظر کنید به پهلو گرفتنش
این کشتی نجات که بی لنگر آمده
"شاعر شکست خورده ی توفان واژه هاست "
یا این غزل بهانه ی چشم تر آمده ؟
بانگ فیاسیوف خذینی است بر لبش
خنجر فروگذاشته با حنجر آمده
آورده با خودش همه از کوچک و بزرگ
اصغر بغل گرفته و با اکبر آمده
ای تشنگان سوخته لب تشنگی بس است
سر برکنید ساقی آب آور آمده
این ساقی علم به کف بی بدیل کیست ؟
عطشان در آب رفته و عطشان تر آمده
این ساقی رشید که در بزم می کشان
بی دست و بی پیاله و بی ساغر آمده
آتش به خیمه های دل عاشقان زده
این آتشی که رفته و خاکستر آمده
آبی نمانده روزه بگیرید نخل ها
نخل امید رفته ولی بی سر آمده
جای شریف بوسه ی پیغمبر خداست
این نیزه ای که از همه بالاتر آمده
آن سر که تا همیشه سر از آفتاب بود
امشب به خون نشسته به تشت زر آمده
ای دست پر سخاوت روشن گشوده شو
در یوزه ای به نیت انگشتر آمده
بوی بهشت دارد و همواره زنده است
این باغ گل به چشمت اگر پرپر آمده
بگذار تا دمی به جمالت نظر کنم
هفتاد و دومین گل از خون بر آمده
لب واکن از هم ای تن بی سر حسین من !
حرفی به لب بیار ببین خواهر آمده ...
* : مصرع از سید حمید برقعی است .
با عرض سلام و تسلیت ایام عزاداری امام حسین خدمت کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان به اطلاع می رساند کلیه کلاس های اینجانب مورخ 93/8/11برگزار نمی گردد . لطفا به سایرین اطلاع داده . متعاقبا زمان برگزاری جبرانی اعلام می گردد .
با تشکر نعمت الهی
باسلام
قابل توجه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد شهرکرد بدین وسیله به اطلاع می رساند کلاس های اینجانب مور8/7 93/ تشکیل نمی گردد. لطفا به سایرین اطلاع دهید باتشکر
دکتر نعمت الهی
سـلام مــا بــه تــو و قــبــر بــاصفات حسین
فــدای تـو هـمـه خـلـق جهان ز پیر و جوان
تـویــی مــروج احــکـــام دیــــن پــیــغــمـبـر
چـه حـکـمـتـی است به ایثار و جانفشانی تو
چه کرده ای تو به درگاه حق که خلق جهان
ز داغ مـاتــم جـانـسـوزت ای عــزیــز خـــدا
ســلام مــا بــه تــن چــاک چــاک بـی کـفنت
ســلام مــا بــه تــو و شـیـرخواره اصغر تو
سـلام مــا بــه سـر انـورت کـه شـد بـر نـی
زهـــی بــه هــمـت مـردانــگــی و ایــثــارت
ز راه لـطــف نـظـر کـن بـه حال خسـته دلان
----------------------------
شعری از محمد حیاتی