در صورت اضطرار آیا ضمان مالی وجود دارد یا خیر ؟در قانون سابق تبصره ماده 55 به صراحت بیان می داشت ضمان مالی مستثنی است اما در قانون 92 قانون ساکت می باشد و در این باره هیچ گونه مقرره ای ندارد ؟ایا می توان از سکوت قانون استباط کرد که ضمان مالی وجود دارد ؟به نظر می رسد خیر چرا که ادله اضطرار دلالتی بر معافیت مدنی یا ضمان مالی مرتکب ندارد
قانون گذار در تبصره ماده 115 عبارت تعزیرات منصوص شرعی را بکار برده است در ماده 135 نیز عبارت تعزیر معین شرعی را بکار برده است ؟حال سوال این است که اولا این دو با هم چه تفاوتی دارند و ثانیا منظور از تعزیر منصوص شرعی یا معین شرعی چیست؟
در قانون مجازات اسلامی 1392 قانون گذار در باب شروع به جرم سه نو آوری داشته است اول تعیین مجازات برای تمامی جرم هاتا درجه پنج دوم جرم انگاری جرم محال در تبصره ماده 122 سوم در انصراف ارادی عمل او مشمول شروع به جرم نخواهد بود
آیا سقط جنین به موجب قانون سقط درمانی موجب دیه می باشد یا خیر؟
براساس تبصره ماده 718برای سقط جنین به منظور سقط درمانی دیه ثابت نمی باشد .ذکر این نکته نیز لازم است که برای برخوردای از معافیت مقرر در این تبصره آیا باید شرائط مقرر در قانون سقط درمانی رعایت شود یا به صرف تایید این مطلب که جنین برای بقا مادر خطر دارد کفایت می کند.ثمره این بحث در اجازه سقط در صورت عدم وجود شرائط مقرر در آن قانون می باشد مثلا اگر پس از چهار ماهگی خطر احراز شود آیا اجازه سقط می باشد یا خیر ؟
در نگاه اول به این ماده شاید بین صدر و ذیل آن تعارض به نظر آید به نحوی که در ابتدای ماده مقرر می دارد شکستن بینی در صورتی اصلاح شود موجب یک دهم دیه می باشد و در قسمت اخیر ماده شکستن بینی در صورتی که منجر به فساد نگردد موجب ارش است .به نظر می آید که این تعارض ظاهری به ابن نحوقابل حل است در قسمت اول اشاره به موردی دارد که شکستگی همراه با فساد باشد و اصلاح گردد که در این صورت موجب یک دهم دیه است و قسمت اخیر به موردی اشاره دارد که شکستگی بدون فساد باشد که در این صورت برای شکستگی ارش ثابت می شود
بنا به اعلام اتحادیه منبع آزمون وکالت آیین دادرسی کیفری در آذر ماه 93 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1393 می باشد ؛لازم به یادآ.ری است که اجرای این قانون تا تیرماه 1394 به تاخیر افتاده است
ا کی به تمنای وصال تو یگانه/ اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید شب هجران تو یا نه؟ / ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی بتو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم بدر صومعه ی عابد و زاهد / دیدم همه را پیش رُخت راکع و ساجد
در میکده رُهبانم و در صومعه عابد / گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که ترا میطلبم خانه بخانه
روزیکه برفتند حریفان پی هر کار / زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار / حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او «خانه» همی جوید و من «صاحب خانه»
هر در که زنم صاحب آن خانه توئی تو! / هرجا که روم پرتو کاشانه توئی تو!
درمیدکه و دیرکه جانانه توئی تو! / مقصود من از کعبه و بتخانه توئی تو!
مقصود توئی، کعبه و بتخانه بهانه.
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
علی رغم مهلت سه ماهه بالاخره پس از گذشت بیش از یک سال از تصویب قانون مجازات اسلامی آیین نامه اجرایی نحوه اجرایی مجازات جایگزین حبس در 15 ماده به تصویب رسید
هدف آیین دادرسی کیفری چیست ؟ حمایت از فرد یا جامعه و شاید هم هر دو بر اساس هر کدام از این دو طبعا قانون و قانون گذاری نیز متفاوت خواهد بود