با سلام و ادب خدمت استاد محترم؛بغي خروج عليه امام منصوب است چه عادل باشد يا نباشد.فقه اماميه بغي را خروج بر امام عادل و معصوم و هر فعل و اقدامي با انگيزه سرنگوني حاکم و نظام سياسي که نزد خودش دليل و تأويل درستي داشته باشد.اعمال باغي متکي بر نيروي نظامي و اسلحه است. مستندات:1.قرآن کريم در آيه 9 سوره حجرات.2.روايات پيامبر در مورد قاتلان عمار.3.اجماع(هرکس که بر کسي که امامتش ثابت شده خروج نمايد قتل او واجب است)4.عقل
در قوانين قبل ايران بغي وجود ندارد جز در فقه و تحت عنوان محاربه.
شهيد ثاني عمل بغي را بصورت فردي هم قابل تحقق ميدانداما اکثريت فقها ويژگي جمعي و گروهي را قبول دارند. سونيت عام مبتني بر قصد مجرمانه نياز است. سونيت خاص در قالب قصد مقابله با نظام حاکم و عدم اطاعت از امام و امتناع از چيزهايي که شرعا واجب است مي باشد. اما اگر خروج به منظور امتناع از معصيت باشد باغي نيست. شرايط آن: دارابودن قدرت ودر منطقه اي جدا از حاکميت باشند که در حيطه امام نباشند.بدون قتل و خونريزي نتوان آنها را دستگير کرد. مشروعيت حکومت نيز شرط است.